روانشناسی

روانشناسی

وبلاگ روانشناسی عمومی
روانشناسی

روانشناسی

وبلاگ روانشناسی عمومی

آیا من افسرده هستم؟

پرسشنامه ی افسردگی بک



این پرسشنامه یکی از راه های تشخیص میزان افسردگی است که به افراد کمک میکند تا به میزان افسردگی شان اعداد کمی از 63_1 تعلق گیرد.

نحوه ی اجرای آزمون به این ترتیب است که شما پس از مطالعه ی بیست و یک سوال و دادن امتیاز به هر سوال از 3_0 و در نهایت جمع امتیازات خود در یکی از پنج گروه تفسیر این آزمون قرار خواهید گرفت.

در این پرسشنامه 21 سوال مطرح شده و هر سوال از چهار عبارت تشکیل شده است. هر یک از این عبارت ها در هر سوال بیان کننده حالتی از شخص است. شما باید عبارت های هر گروه را به ترتیب و با دقت بخوانید. سپس در هر گروه عبارتی را انتخاب کنید که بهتر از همه، طرز احساس کنونی شما را بیان می کند.

ادامه مطلب ...

تئوری هوش‌های چندگانه و تست 3 نوع هوش کلامی– زبانی, منطقی – ریاضی, تصویری – فضایی

برای انجام هر آزمون بر روی انها کلیک کنید.

تئوری هوش‌های چندگانه نظریه‌ای‌ است آموزشی که اولین بار توسط هوارد گاردنر تنظیم و ارائه گردیده ‌است. هوش چندگانه چیست؟

هنگامی که واژه «هوش» به گوش ما می‌خورد معمولاً مفهوم ضریب‌هوشی (IQ) به ذهنمان می‌آید. هوش معمولاً به عنوان توانائی‌های بالقوه عقلانی تعریف می‌شود. چیزی که ما با آن زاده می‌شویم، چیزی که قابل اندازه‌گیری است و ظرفیتی که تغییر دادن آن دشوار است. امّا در سال‌های اخیر دیدگاه‌های دیگری نسبت به هوش پدید آمده‌است. یکی از این دیدگاه‌ها، نظریه هوش چندگانه‌است که توسط هاوارد گاردنر، روان‌شناس دانشگاه هاروارد، ارائه گشته ‌است. بر طبق این نظریه، دیدگاه‌های روان‌سنجی سنتی نسبت به هوش، بسیار محدود و ضعیف است. گاردنر نظریه‌اش را نخستین بار در کتاب «قاب‌های ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسان‌ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال داده ‌است که نوع نهمی نیز به عنوان «هوش هستی‌گرا» وجود داشته باشد. طبق نظریه گاردنر، برای به دست آوردن تمام قابلیت‌ها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی پرداخت بلکه انواع هوش‌های دیگر او مثل هوش موسیقیایی، هوش درون فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش کلامی- زبانی نیز باید در نظر گرفته شود. نظریه گاردنر با انتقاداتی از سوی روان‌شناسان و مربیان روبرو گشته ‌است. منتقدان می‌گویند تعریف گاردنر از هوش بسیار وسیع و گسترده‌ است و هشت نوع هوشی که او تعریف کرده فقط نشانگر استعدادها، خصوصیات شخصیتی و توانائی‌ها است. از دیگر نقاط ضعف نظریه گاردنر می‌توان به کمبود پژوهش‌های عملی پشتیبان آن اشاره کرد. اما با وجود این، نظریه هوش چندگانه محبوبیت زیادی در بین مربیان و آموزشگران پیدا کرده‌ است و بسیاری از معلمان از این نظریه در انتخاب شیوه تدریس خود استفاده می‌کنند. در این مقاله با هشت نوع هوش مختلفی که گاردنر تعریف کرده ‌است بیشتر آشنا می‌شویم.

 

ادامه مطلب ...

کتاب قدرت اکنون راهنمایی برای روشن شدگی معنوی

قدرت اکنون راهنمایی برای روشن شدگی معنوی

بزرگ ترین عامل برای روشن شدگی


 


روشن شدگی چیست؟

گدایی برای مدت سی سال در گوشه ای از خیابان می نشست و گدایی میکرد

روزی غریبه ای از آنجا گذر می کرد گدا زیر لبی در حالی که کلاه بیس بال کهنه اش را به به طور خودکار برای طلب پول بالا نگهداشته بود گفت: آقا کمی پول خرد اضافه دارید؟

ادامه مطلب ...

روانشناسی رشد

روانشناسی رشد

روانشناسی رشد (تحولی) شاخه‌ای از علم روانشناسی است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد می‌پردازد و از رشته‌های مختلف زیست‌شناسی، جامعه‌شناسی، تعلیم و تربیت و پزشکی کمک می‌گیرد. اگر چه روان‌شناسی رشد به تمام مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ می‌پردازد، اما بر کودکی و نوجوانی تأکید دارد.

روان‌شناسان رشد در پی آن هستند تا چگونگی رشد انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روان‌شناسان رشد، رفتار افراد را در سنین مختلف به دقت مورد مشاهده قرار می‌دهند. از سوی دیگر روان‌شناسان رشد به تبیین رشد می‌پردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روان‌شناسی رشد این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد رشد در جهت مثبت رشد انسان به کار بگیرد و رشد انسان‌ها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصاً به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شده‌اند، می‌پردازد.

رشد جریانی است که به صورت مراحل پیوسته ظاهر می‌شود. هر مرحله به صورت طرح و سازمان متفاوتی از تکرار جریان‌های مرحلهٔ قبل است. الگوهای قبلی را می‌توان مقدمه‌ای دانست که به عنوان جزئی از سطح رشد بعدی در می‌آیند.

روان‌شناسی رشد، علمی است که جریان تحولات و تغییرات (کمی و کیفی) جسمی، ذهنی، عاطفی، و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه تولد (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام مرگ مطالعه می‌کند.

 

ادامه مطلب ...

روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی



روانشناسی شناختی (به انگلیسی:cognitive psychology) انسان را موجودی پردازش کننده اطلاعات و مسئله گشا تلقی می‌کند. این دیدگاه در پی تبیین رفتار از راه مطالعه شیوه‌هایی است که شخص به اطلاعات موجود توجه می‌کند، آنها را تفسیر می‌کند، و به کار می‌برد.

روانشناسی شناختی همانند دیدگاه روانکاوی متوجه فرایندهای درونی است. اما در این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال، نیازها، و انگیزش تأکید شود بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب و تفسیر می کندو آنها را در حل مشکلات به کار می‌گیرند تأکید می‌شود. بر خلاف روانکاوی تکیه گاه شناختی نه بر انگیزش‌ها و احساسات و تعارضات نهفته بلکه بر فرایندهای ذهنی است که از آنها آگاهیم یا به راحتی می‌توانیم از آنها مطلع شویم. این رویکرد در تقابل با نظریه‌های یادگیری قرار می‌گیرد که محیط بیرونی را علت اساسی رفتار به شمار می‌آورند. اصولاً دیدگاه شناختی به افکار و شیوه‌های حل مسئله کنونی توجه دارد تا تاریخچه شخصی. در این دیدگاه روابط بین هیجان‌ها انگیزش‌ها و فرایندهای شناختی و در نتیجه همپوشی میان دیدگاه شناختی و دیگر رویکردها نیز آشکار می‌شود.

روانشناسی شناختی زادهٔ روانشناسی گشتالت است که در دههٔ ۱۹۲۰ مطرح شد. وجه مشخصهٔ دیدگاهِ شناختی، توجه نسبتاً اندک به رابطهٔ محرک –پاسخ و فعالیت‌های عصبی می‌باشد. توجه اصلیِ این رویکرد، به موضوعاتی نظیر ادراک، حل مسئله از طریقِ شهود، تصمیم گیری و فهم است. در تمامِ این فرایندها شناخت از اهمیت مرکزی برخوردار است. شناخت یک مفهومِ کلی است که تمامیِ اشکالِ آگاهی را در بر می‌گیرد و شاملِ ادراک، تفکر، تصور، استدلال، و قضاوت و غیره می‌باشد. انقلابِ شناختی شاملِ تمامِ دیدگاه‌هایی می‌شود که به این مباحث اهمیتِ زیادی می‌دهند.

موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله می‌پردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک می‌کند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل می‌کند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته می‌باشد. محققین روان‌شناسی شناختی به ذهن همچون دستگاه پردازشگر اطلاعات می‌نگرند و رویکرد آنان به مطالعه مغز و ذهن برپایه تشابه عملکرد مغز با رایانه است. روان‌شناسی شناختی از دو جنبه با مکاتب روان‌شناسی قبلی تفاوت اساسی دارد:

۱- برخلاف مکاتب روان‌شناسی کلاسیک از قبیل روان‌شناسی فرویدی، از روش تحقیق علمی و بررسی موارد قابل مشاهده استفاده می‌کند و روشهایی چون درون نگری را به کار نمی‌برد.

۲- برخلاف روان‌شناسی رفتارگرایی، فرایندها و پدیده‌های ذهنی، چون باور، خواست و انگیزش را مهم دانسته، مورد مطالعه قرار می‌دهد.

از زیر مجموعه‌های روان‌شناسی شناختی می‌توان رشته‌های نوروسایکولوژی، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی قانونی، روان‌شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.

روانشناسی مثبت‌گرا


روانشناسی مثبت‌گرا


روان‌شناسی مثبت، پدیده‌های روان‌شناختی را در سطح‌های مختلف مد نظر قرار می‌دهند و از مطالعهٔ تجربیات انتزاعی مثبت، مانند شادی، سعادت و خوش بینی گرفته تا مطالعهٔ ویژگی‌های شخصیتی مثبت، مانند شجاعت و حکمت و مطالعهٔ نهادهای مثبت مانند ساختارهای اجتماعی که می‌توانند مدنیت و شهروندی مسئولانه را پرورش دهند. برخلاف هیجان‌های منفی که باور مردم دربارهٔ عملکردهای مختلف را محدود می‌کند، مانند جنگ یا گریز، هیجان‌های مثبت ذهنیت مردم را بیشتر باز نگه می‌دارند و ان‌ها را تشویق می‌کنند تا از اندیشه یا عمل، مرزهای جدیدی را به وجود بیاورند. یکی از پیام‌های عالی ذهن‌های وسعت یافته بالا بردن توانایی‌های انسان است. هنگاهی که انسان‌ها اعمال و قواعد جدیدی را کشف می‌کنند و ان‌ها را یاد می‌گیرند، برای خود، توانایی‌های فیزیکی، عقلی،اجتماعی و روان‌شناختی فراهم می اورند. این واقعیت جدید، نظریهٔ توسعه و ساخت هیجان‌های مثبت نامیده می‌شود. مطالعات تجربی این نظریه را تایید می‌کند و نشان می‌دهند که هیجان‌های مثبت، با تاثیر بر روی تفکر وسعت یافته، رشد ویژگی‌های شخصیتی مثبت مانند، مقاومت و انعطاف پذیری، و خوش بینی را موجب می‌شوند. روان شناسی مثبت این پیام را می‌دهد که هیجان‌های مثبت ارزش پرورش یافتن را دارند اما نه تنها به صورت یک هدف نهایی، بلکه به صورت روشی برای رسیدن به رشد و شکوفایی روان شناختی.


اشخاص مهم

  • افراد مهم در روان شناسی مثبت گرا

مارتین سلیگمن

میهالی سیکزِنت میهالی

کریستوفر پترسون

کارول دِوِک

دانیل گیلبرت

کنون شلدون

آلبرت بندورا

سی آر اسنایدر

فیلیپ زیمباردو


روانشناسی بالینی

معرفی روانشناسی بالینی 


شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱). نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسان بالینی می‌توانند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک دارند.


  ادامه مطلب ...

سینگولاریتی و پایان راه انسان

سینگولاریتی به ایجاد هوشی برتر از هوش انسان از طریق فناوری اطلاق می‌شود. در این راستا تکنولوژی‌های متفاوتی به‌عنوان چشمه‌های اصلی ذکر می‌شوند که از این میان، هوش مصنوعی احتمالاً بیشتر موردتوجه قرارگرفته است. ولی تکنولوژی‌های دیگری نیز در این بحث جای می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال می‌توان از رابط مستقیم مغز- کامپیوتر (BCI)، تقویت بیولوژیکی مغز، مهندسی ژنتیک و اسکن رزولوشن بسیار بالا از مغز که به دنبال آن شبیه‌سازی دقیق مغز صورت می‌گیرد نام برد. به نظر می‌رسد بعضی از این تکنولوژی‌ها خیلی زودتر از دیگر تکنولوژی‌ها به وجود بیایند. به‌هرحال فناوری‌های مستقل فراوانی همواره به‌سوی سینگولاریتی حرکت می‌کنند و اگر به حد مطلوبی از کمال برسند، آفرینش هوش برتر از هوش انسانی را امکان‌پذیر خواهند کرد.

ادامه مطلب ...

اظهار دیدگاه های یونگ و فروید راجع به رویا

«موضوع اصلی» در رؤیا چیست؟

فروید: فیزیولوژی، به ویژه سازمان لیبیدویی

یونگ: روان، به خصوص کهن الگوها

ریشه تعارض ها چیست؟

فروید: برخورد و تصادم غریزه ها

یونگ: نادیده گرفتن بخشی از روان

کدام یک از سنین رشدی اهمیت بیشتری دارد؟

فروید: کودکی (تحول روانی جنسی)

یونگ: بزرگسالی (کهن الگوی خود)

هدف از زندگی چیست؟

فروید: کاهش تنش

یونگ: تفرد و تعالی

قلمرو و محدوده ناهشیار کجاست؟

فروید: ناهشیار فردی

یونگ: ناهشیار جمعی

ریشه و منبع ناهشیار چیست؟

فروید: اضطراب به علت تعارض و تصادم غرایز

یونگ: تجارب مکرر یک گونه (موجود) خاص

محتوای اصلی ناهشیار چیست؟

فروید: آرزوها و ترس های سرکوب شده

یونگ: کهن الگوها

رؤیا چیست؟

فروید: تلاش های پنهان درونی برای ارضای تمایلات، با بازگشت عناصر سرکوب شده

یونگ: تلاشی برای بروز بخش های تحول نایافته روان، به ویژه کهن الگوها

رؤیاها به چه کار می آیند؟

فروید: حفظ و نگهداری حالت خواب

یونگ: جبران کردن نگرش ها و شخصیت هنگام بیداری

مکانیسم شکل گیری رؤیاها چیست؟

فروید: عملکرد رؤیا

یونگ: فرایند نمادسازی

نماد ها چگونه کار می کنند؟

فروید: به صورت پنهانی

یونگ: خودشان را بروز می دهند.

چگونه خواب ها را تفسیر کنیم؟

فروید: با تداعی آزاد و تفسیر نمادها

یونگ: با تقویت عناصر رؤیا، تصویرسازی فعال، روش رؤیاهای دنباله هم، تفسیر نماد

منبع:http://www2.ucsc.edu/dreams/Library/lecture_notes_freud_vs_jung.html

روان‌شناسی عمومی

معرفی اسکیزوفرنی و برخی علائم آن

اسکیزوفرنی یکی از بیماری های روانی بسیار خطرناک بوده که از زمان های قدیم نیز گزارش هایی در رابطه با بروز این بیماری در افراد داده شده است. درمان این بیماری به سادگی دیگر بیماری ها نیست همچنین طول درمان آن نیز زیاد است.

اسکیزوفرنی یک بیماری روانی بسیار قدیمی است که سابقه ابتلای آن به طول تاریخ بشر می رسد…

 

ادامه مطلب ...