روانشناسی

روانشناسی

وبلاگ روانشناسی عمومی
روانشناسی

روانشناسی

وبلاگ روانشناسی عمومی

دلبستگی چیست؟

 یکی از ویژگی های اساسی انسان توانایی برقراری روابط بین فردی و حفظ آن است. روابطی که برای هریک از ما جهت حفظ بقاء، تولید مثل ، عشق، کسب و کار و مانند آن کاملا ضروری است.
در واقع نحوة ارتباط یا دلبستگی انسان ها با والدین یا افراد مهم زندگی، نقش تعیین کننده ای در روابط صمیمانه و عاطفی آن ها در سال های بعد زندگیشان دارد.

  

مفهوم دلبستگی و تعلق را نخستین بار جان بالبی مطرح کرد. از نظر او دلبستگی ارتباط بین دو نفر است نه صفتی که مادر به کودک اعطا کرده باشد. او دلبستگی را چنین تعریف کرده است " ارتباط روانی پایدار بین دو انسان". به نظر وی پیوندهای اولیه بین کودک و پرستارش، تاثیر فوق العاده ای دارد و در طول زندگی ادامه می یابد و دلبستگی باعث نزدیک نگاه داشتن فرزند به مادر می شود و بدین ترتیب، احتمال بقای کودک را افزایش می دهد.محور اصلی نظریة دلبستگی این است که مادرانی که در دسترس فرزندان  بوده و نیاز های کودکانشان را برآورده می کنند، نوعی احساس امنیت را در او به وجود می آورند. کودک با اطمینان از این که مادر یا پرستارش مراقب اوست، به کشف دنیای اطراف می پردازد.


دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می کنیم، به گونه ای که تعامل با آنان به احساس نشاط و
شعف می انجامد و هنگام استرس از این که آن ها را در کنار خود داریم احساس آرامش می کنیم. دلبستگی رابطة هیجانی خاص و مستلزم تبادل لذت، مراقبت و آسایش است.


ویژگی های دلبستگی

  1. به عقیده بالبی دلبستگی چهار ویژگی مختلف دارد:. پناهگاه امن: بازگشت نزد فردی که به آن دلبستگی داریم به هنگام مواجه شدن با خطر یا تهدید.
  2. پایگاه مطمئن: فردی که کودک به او دلبستگی دارد، پایگاهی مطمئن و قابل اتکا برای اوست تا به کشف محیط و جهان پیرامونش بپردازد.
  3. حفظ نزدیکی: نزدیک بودن به کسانی که به آ نها دلبستگی داریم سبب احساس امنیت می شود.
  4. اندوه جدایی: اضطراب ناشی از عدم حضور فردی که به آن دلبستگی وجود دارد.


به منظور مطالعة ابعاد دلبستگی در روابط بزرگسالان، سه نوع دلبستگی بررسی می شود:

دلبستگی ایمن:


در دسترس بودن و پاسخگویی عاطفی، بلوک های سازنده روابط ایمن هستند. افراد دارای این سبک برایشان آسان است که با دیگران رابطه نزدیک برقرار کنند و از این که به دیگران تکیه کنند و نیز اجازه دهند که دیگران به آنها تکیه کنند، احساس راحتی می کنند. این افراد از این که دیگران آنها را ترک کنند و یا خیلی به آنها نزدیک شوند احساس نگرانی می کنند. مطالعات نشان می دهد که دلبستگی ایمن در سال های اولیه بالاترین ارتباط با اعتماد به نفس قوی، استقلال، خودمختاری، اعتماد، صمیمت و عواطف، انعطاف پذیری، خودنظمی، روابط پایدار، اخلاقیات و مهارتهای انطباق اجتماعی، عقاید مثبت، دلسوزی و همدلی و موفقیت تحصیلی دارد

ویژگی های دلبستگی ایمن  در کودکان:
توانایی جدا شدن از والدین
کسب آرامش از والدین به هنگام ترس
احساس خرسندی به هنگام بازگشت والدین
ترجیح والدین بر بیگانگان

ویژگی های دلبستگی ایمن  در بزرگسالان:

پایدار بودن روابط و داشتن اعتماد به دیگران.
عزت نفس قوی.
سهولت در به اشتراک گذاشتن احساسات با دوستان.
جستجوی حمایت اجتماعی


2) دلبستگی دو سو گرا یا مضطرب

افرادی که دلبستگی دوسوگرا دارند، از عشق و علاقه دیگران به خود مطمئن نیستند و تردید دارند که ارزش عشق ورزیدن و یا این که، دیگران از آن ها  حمایت کنند را داشته باشند.این وضع که همراه با تردید و هراس است به گوش به زنگی و بد گمانی، در پی اطمینان بخشی مجدد بودن، اعتراضات خشم آور و حسادت منجر می شود. برای مثال آنها اغلب نگران اند که همسرشان واقعاً آنها را دوست نداشته باشد یا نخواهد که در آینده با آنها زندگی کند.  مطالعات نشان می دهد که دلبستگی دو سوگرا موجب پیامدهایی از قبیل پرخاشگری، تکانشی بودن، اختلال رفتاری، فقدان ارتباط، تصویر منفی از خود، رفتار و نگرش ضد اجتماعی می شود. 

 

ویژگی های دلبستگی دوسوگرا در کودکان:

نگران غریبه ها بودن
اندوهگین شدن به هنگام ترک والدین
نرسیدن به آرامش حتی با بازگشت والدین

ویژگی های دلبستگی دوسوگرا در بزرگسالان

بی میلی نسبت به نزدیکی بادیگران
نگرانی از این که طرف مقابل واقعاً آن ها را دوست نداشته باشد
پریشانی وآشفتگی به هنگام خاتمه یافتن یک رابطه

3) دلبستگی اجتنابی

افراد دارای این نوع دلبستگی به سختی می توانند با دیگران روابط صمیمی و نزدیک برقرار کنند.  این افراد به شدت به خودشان متکی اند و اگر کسی بخواهد به آنها خیلی نزدیک شود، برآشفته می شوند و احساس می کنند که دیگران اغلب می خواهند بیشتر از حدی که آنها احساس راحتی می کنند با آنها صمیمی باشند، حتی هنگامی که این چنین حمایت هایی برای بقا و بالندگی آنها ضروری باشد.

  ویژگی های دلبستگی اجتنابی در کودکان:
احتمال دوری گزیدن از والدین
عدم تمایل به ارتباط با والدین و کسب آرامش از آنها
تفاوت نداشتن والدین با غربیه ها از نظر آنان

ویژگی های دلبستگی اجتنابی در بزرگسالان:
مشکل در برقراری روابط صمیمانه و نزدیک
کم علاقگی به روابط اجتماعی و عاطفی
ناتوانی یا عدم تمایل در همدلی با دیگران

نتیجه ی یک تحقیق:
«سیندی هازان» و «فیل شیور»(1987) در یک تحقیق معروف پیش بینی کردند که انواع مختلف سبکهای دلبستگی اولیه، نوع، مدت و ثبات روابط عشقی بزرگسالان را متمایز می کنند.
این پژوهشگران پیش بینی کردند افرادی که به مراقبان شان دلبستگی اولیه ی ایمن داشتند، در روابط عشقی بزرگسالی اعتماد، صمیمیت و هیجان های مثبت بیشتری از افراد دو گروه ناایمن خواهند داشت.

آنها پیش بینی کردند بزرگسالان دوری جو از صمیمیت می ترسند و اعتماد ندارند، در حالی که بزرگسالان مضطرب ـ دوسو گرا ، به روابط شان اشتغال ذهنی خواهند داشت و از آن نگران خواهند بود.

بزرگسالان دلبسته ی ایمن در روابط عشقی شان، اعتماد و صمیمیت بیشتری را از بزرگسالان اجتنابی و مضطرب ـ دوسوگرا  تجربه کردند. 

این پژوهشگران دریافتند که بزرگسالان دلبسته ی ایمن بیشتر از بزرگسالان ناایمن باور داشتند که عشق رمانتیک می تواند بادوام باشد. از این گذشته، بزرگسالان دلبسته ی ایمن در مورد عشق بطور کلی، کمتر بدبین بودند، روابط بادوام تری داشتند و کمتر از بزرگسالان اجتنابی یا مضطرب ـ دوسوگرا طلاق می گرفتند.

دلبستگی در طول زندگی

مفهوم دلبستگی بر این نکته تاکید دارد که کسب دلبستگی فرد اگرچه در سا لهای اولیه زندگی شکل م یگیرد، در تمام طول عمر تداوم میی‌ابد و ابعاد مختلف زندگی فرد از جمله روابط صمیمانه، عشق، ازدواج و رابطة زناشویی وی را تحت تاثیر قرار م یدهد. دلبستگی از آغاز کودکی وجود دارد و چون در جوامع امروزی عمدتاً مادر وظیفة مواظبت از کودک را بر عهده دارد، از وی شروع می شود و به تدریج متنوع م یگردد و به چهر ههای معین گسترش میی‌ابد. بالبی معتقد است که در دورة تکامل، انسان همواره در معرض خطرهای گوناگون مانند سرما، گرسنگی، غرق شدن، شکار شدن و سایر حوادث بوده است. جهان کنونی نیز علاوه بر خطرات قدیمی مانند آب، آتش و گاهی حیوانات خطرناک، شامل خطرات جدی مانند برق، خودرو و امثال آن است؛ در مقابل این خطرها گرایش غریزی به حفظ تماس و نزدیکی با چهره های دلبستگی، شانس فرد برای زنده ماندن و تولید مثل را افزایش می دهد   .

پژوهش هایی که در این زمینه صورت گرفته است ، نشان م یدهد الگوهای شکل گرفته در دوران کودکی، تأثیر مهمی بر روابط بعدی می گذارد. باورهای بزرگسالان دربارة روابط، بسته به سبک دلبستگی آنان، متفاوت است. بدین معنی که بزرگسالانی که دلبستگی ایمن داشتند متمایل به این عقیده بودند که عشق، عاطفه ای پایدار و با دوام است. اما کسانی که دلبستگی دوسوگرا داشتند بارها به دام عشق گرفتار شده بودند و کسانی که دلبستگی اجتنابی داشتند، عشق را موقت و نایاب وصف م یکردند. درست است که نم یتوان سبک دلبستگی کودک را با نوع دلبستگی بزرگسال یکی دانست، اما پژوه شها حاکی از آن است که سبک های دلبستگی اولیه، احتمالاً رفتارهای دوران بزرگسالی را پیش بینی می کند. ولی پژوهش های دیگری نشان داده است که الگوهای دلبستگی ممکن است در طی زمان تغییر کنند. در نتیجه پیش از آنکه به مشکلات ارتباطی خود با والدینتان انتقاد کنید به خاطر داشته باشیدکه نوع دلبستگی شکل گرفته در دوران کودکی لزوماً با آن چه در بزرگسالی دیده می شود یکسان نیست. زمان زیادی بین دوران کودکی و بزرگسالی سپری شده و تجربیات به دست آمده در این فاصلة زمانی نیز نقش عمد های در نوع دلبستگی دوران بزرگسالان دارند. در واقع دلبستگی فرایندی فعال و پویاست و آدمی بر اثر ارتقای سطوح شناخت به توانایی های جدیدی مجهزتر می گردد.


دلبستگی به خدا:

افراد در زندگی با استرس ها و چالش هایی روبه رو می شوند گاه عمق ارتباط افراد با خدا در چگونگی کنار آمدن آنها با مشکلات موثر اس. اما باید دید عمق ارتباط معنوی چگونه شکل می گیرد و چگونه تحول میی‌ابد؟ بسیاری از صاحب نظران در این زمینه معتقدند که کیفیت دلبستگی افراد با خدا در ایجاد ارتباط عمیق آنان با خدا و وجود متعالی تاثیر می گذارد. افرادی که دلبستگی ایمن به خدا دارند در شرایط سخت خدا را در کنار خود
می بیند، به او اتکا میکنند و این اتکا آنان را در استفاده از رو شهای معنوی در رویارویی با مشکلات کمک میکند.
افرادی که دلبستگی آنان به خدا ایمن نیست ) اجتنابی یا اضطرابی( در مشکلات و سخت یها نم یتوانند آرامش خود را حفظ کنند و خدا را تکیه گاهی امن و منبع آرامش بدانند. بنابراین ممکن است در سخت یها و شرایط ناگوار و طاقت فرسا از روش های ناکارآمد و اجتنابی استفاده کنند که چرخه معیوب و نادرستی در زندگی آنان ایجاد میکند.
ریشه های دلبستگی ایمن به خدا در دوران کودکی شکل می گیرد و ارتباطتنگاتنگی با رفتارهای معنوی و روش های تربیت والدین دارد. در خانواد ههایی که والدین مراقب هایی ایمن برای کودکانشان بودند و در صورت نیاز برای آنان پایگاه امن بوده و به نیازهای آنان پاسخگو بودند اعتماد اولیه در کودکان ایجاد می شود و این اعتماد اولیه به خدا نیز انتقال پیدا می کند. این افراد آمادگی و شرایط لازم برای اعتماد به خدا و توکل و اتکا به او را پیدا میکنند. این فرایند شکل گیری دلبستگی ایمن به خدا، فرایند انتقال دلبستگی معنوی نامیده می شود که از طریق الگوی همسانی قابل تبیین است. این امر نقش والدین را نه تنها در ایجاد دلبستگی ایمن در خانواده بلکه در شک لگیری دلبستگی ایمن به خدا نیز نشان می دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد